دوران بلوغ و جنگ با این هورمون های دردسر ساز!

ساخت وبلاگ
شما دوره های بلوغتونو یادتون میاد؟ من هر دوتاشو یادمه.

اولین وقتی بود که از بچگی به نوجوونی میرفتم! اون موقع تنهاییی رو دوست داشتم و کتابامو! روزا و شبام توی کتابا و اهنگا خلاصه میشد و وان موقع چقدر همه چیز بنظرم تنهایی مزه میداد. اونموقع داشتم پایه های دنیای الانمو درست میکردم.

دوره دومم از نوجوونی به جوانی رفتنم بود،خیلیم دور نیستفهمین چند سال پیش! همین دو سال پیش،وقتی که یهو مجبور به بزرگ شدن بودم. عصبی و پرخاشگر بودم،دلم استقلال میخواست. افکار عجیب و اهنگا و کتابای متفاوت. تیپ های متغیر و فلسفه های شخصیم. اون موقع من دنیای خودمو ساختم و رسیدم به علایقم. به این که اصلا شخصیت خودمو چجوری باید شکل و بروز بدم؟

و دوره بعدیش! سومین دهه ی زندگیم، دهه ی 20 سالگی! همین الان!!!

خودم میدونم چند ماهیی بیشتر به تولد 20 سالگیم و آغاز دهه 20 سالگیم نمونده و این تغییراتی که حتی خودمم میفهممشون مال بلوغ این سنه!

دارم بزرگ میشم،هرچند هنوز یه بچه ی نق نقوام!

بلوغ اسنن دهه هم عجیب،عجیبه! آشوب به پا میکنم،شرور و گستاخ شدم~ اما در عین حال آرومم. دعوا راه میندازم و داد و هوار میکنم و دلایل مسخره میارم اما بعدش آرومم. میخندم! به طرز عجبی خندم میگیره. اما همونقدر هم حساسم.

به نداشته هام حساسم. میتونم راحت گریه کنم و راحت بخندم. این دوران دیگه برنمیگرده!

هرچند دختر بدی شدم اما خوشم میاد.

اینهمه شرارت و ذوق از کجا اومده؟ همش زیر سر این هورمونای فسقلی و بدجنسه!

میخوام این روزا رو ثبت کنم تا بعد از تموم شدنش بتونم کامل به یاد بیارمشون.

دهه اول:1تا10 سالگی!

دهه دوم:10 تا20 سالگی!

دهه سوم:20 تا 30 سالگی!

هرچند کمی این دهه ها ترسناک میشن اما دهه ی سوم زندگی من،دهه ی 20 سالگی،خوش اومدی!

کم کم دارم پیر میشما! دارم میرم سمت بزرگشالی!

چقدر زود بزرگ شدم و این پدر و مادر چقدر زود با من عمرشون گذشت....

هرچند هی ترسناک میشی اما خوش اومدی. لطفا طلایی و طلاییتر بشو. لطفا از من یه دختر عاقل و جسور بساز،از ورژن جسورم خوشم نمیاد. کم کم بد و تکراری میشه. اما جسارت و شجاعت چیزای بدرد بخورین.

موتوشکرم دوران بلوغ که اینهمه چیزای باحال یادمون میدی.

پنجشنبه ی آروم من...
ما را در سایت پنجشنبه ی آروم من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wonderful-fairy بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 4:30